
باشگاه خبرنگاران جوان ـ مجتبی ملکی از آن دست قهرمانانی است که جنگ را ندیده، اما برای روزهای سخت آماده بود. او از نوجوانی نجات را آموخته و به آن وفادار مانده بود تا لحظهای که در حین امدادرسانی، موشک دشمن آمبولانس هلالاحمر را هدف گرفت و قلب او را از تپش بازداشت. این گزارش، روایتی است از زندگی، آرزو و شهادت امدادگری که برای انسانیت جان داد.
آخرین مأموریت او، مأموریتی بود مانند همیشه، کمک به مجروحان، نجات مصدومان، کاستن از درد مردمی که زیر آوار ترس و موشک مانده بودند. اما اینبار، دشمن منتظر بود؛ بیرحمانه و آگاهانه، آمبولانسها را نشانه گرفت و جان بیدفاعترینها را گرفت. مجتبی رفت، با همان لبخند آشنایی که در آخرین عکس، در کنار رفقایش ثبت شد. رفت، اما قصهاش ماند. قصهای از انسانهایی که بدون هیاهو آمدند، جان دادند، تا نام ایران و رسم انسانیت باقی بماند.