
باشگاه خبرنگاران جوان؛ حسین مهدی تبار- به گزارش نشنال اینترست، در حالی که نبردهای قرن بیستویکم به سرعت در حال تغییر و تحول هستند، ایالات متحده با چالشهای بیسابقهای در حوزه نبردهای هوایی و فناوریهای نوین تسلیحاتی روبهروست. تجربههای اوکراین در میدان جنگ، بهویژه در زمینه استفاده گسترده از پهپادها، سامانههای دفاع هوایی چندلایه و هماهنگی میان سیستمهای متنوع، برای آمریکا ارزش استراتژیک بسیار بالایی دارد. نادیده گرفتن این تجربیات میتواند برای ارتش ایالات متحده در مواجهه با رقبا و دشمنان بالقوه در سالهای آینده تبعاتی جدی به همراه داشته باشد.
چند روز پس از جشن استقلال اوکراین، روسیه یکی از گستردهترین و هماهنگترین حملات پهپادی و موشکی جنگ را انجام داد. در این حمله، حدود ۵۹۸ پهپاد و ۳۱ موشک به سمت خاک اوکراین شلیک شد که بخش قابل توجهی از آنها توسط سامانههای دفاع هوایی منهدم گردید. به گزارش نشنال اینترست، این حمله گسترده نشان میدهد که ماهیت جنگهای هوایی در حال تغییر است و مدلهای سنتی دفاعی دیگر پاسخگوی تهدیدات نوین نیستند. اوکراین همچنان به اجرای طرح SkyShield امیدوار است، اما حتی پیش از تکمیل این پروژه نیز توانسته در طراحی و اجرای سیستمهای پیشرفته دفاعی درسهای ارزشمندی بیاموزد که برای آمریکا حیاتی است.
در اوایل سال ۲۰۲۵، دولت ایالات متحده از پروژه عظیمی با نام «گنبد طلایی» رونمایی کرد؛ طرحی مشابه پروژه منهتن که هدف آن ایجاد یک سپر دفاعی چندلایه در برابر تهدیدات موشکی و هوایی است. این طرح شامل شبکهای گسترده از ماهوارهها، رهگیرهای موشکی، لیزرهای پرقدرت و حسگرهای هوش مصنوعی است که وظیفه شناسایی و انهدام تهدیدات در تمامی مراحل پرواز را بر عهده دارند. به گزارش نشنال اینترست، در حالی که تمرکز اصلی این پروژه بر مقابله با موشکهای بالستیک، کروز و هایپرسونیک قرار دارد، واقعیت میدان جنگ اوکراین ثابت کرده است که تهدید اصلی از جای دیگری میآید: پهپادهای ارزانقیمت و در دسترس. این پهپادها بهسادگی میتوانند از شکافهای دفاعی عبور کنند و آسیبهای گستردهای به زیرساختهای حیاتی وارد نمایند.
تجربه اوکراین نشان داده است که مدل سنتی ایالات متحده در اتکا به چند سامانه دفاعی بزرگ و متمرکز ناکارآمد است. کییف با اتخاذ رویکردی مبتنی بر سیستمهای دفاعی توزیعشده، توانسته است سطح انعطافپذیری و واکنش سریع خود را بهطور چشمگیری افزایش دهد. این مدل جدید شامل استفاده همزمان از رادارهای پیشرفته برای شناسایی موشکها، رادارهای ارزانقیمت برای شناسایی پهپادهای کوچک، و نرمافزارهای فرماندهی مبتنی بر هوش مصنوعی است که سرعت تشخیص و واکنش را بهشدت افزایش میدهد. به گزارش نشنال اینترست، این سیستمها میتوانند بدون اتکا به تصمیمگیری انسانی و با اتوماسیون کامل، تهدیدات را در کمترین زمان شناسایی و خنثی کنند.
از نظر هزینه نیز، تجربه اوکراین درسهای مهمی برای آمریکا دارد. در حالی که سامانههای رهگیر پیشرفته مانند موشکهای پاتریوت با هزینه چهار میلیون دلار برای هر شلیک تنها برای تهدیدات استراتژیک قابل توجیهاند، میتوان حملات پهپادی گسترده را با استفاده از سیستمهای سادهتر و ارزانتر با هزینه حدود ۱۰ تا ۳۰ هزار دلار بهطور مؤثرتری مهار کرد. این مدل دفاعی چندلایه و طبقهبندیشده موجب میشود ارتش آمریکا در برابر حملات انبوه، کارآمدتر، پایدارتر و مقرونبهصرفهتر عمل کند.
در سوی دیگر، مسئله تهاجمی بودن عملیات هوایی نیز به چالش کشیده شده است. برای دههها، نیروهای هوابرد و واحدهای متحرک هوایی بهعنوان ستون فقرات عملیاتهای نفوذ عمیق در خاک دشمن شناخته میشدند. اما تجربه جنگ اوکراین، بهویژه عملیات ارتش این کشور در منطقه کورسک روسیه در سالهای ۲۰۲۴ و ۲۰۲۵، نشان داد که این مدل دیگر چندان مؤثر نیست. در ابتدا عملیات اوکراین موفقیتآمیز به نظر میرسید و دهها روستا و نزدیک به هزار کیلومتر مربع از خاک روسیه تصرف شد، اما حضور واحد «روبیکون» روسیه که به فناوریهای پیشرفته پهپادی مجهز بود، موازنه را بهکلی تغییر داد.
روسیه با استفاده از پهپادهای انتحاری و تهاجمی FPV، خطوط تأمین اوکراین را هدف قرار داد، مسیرهای پشتیبانی را بست و تردد خودروهای لجستیکی و حتی ستونهای تخلیه پزشکی را به «جاده مرگ» تبدیل کرد. این حملات بدون نیاز به استفاده از بالگردها یا نیروهای هوابرد سنگین انجام شد و نشان داد که پهپادها میتوانند همان نقش سنتی عملیات هوابرد را ایفا کنند، با این تفاوت که نیازی به ریسک بالای تلفات انسانی و تجهیزات ندارند. به گزارش نشنال اینترست، در میادین نبرد مدرن، اتکا به مدلهای سنتی عملیات هوابرد میتواند به فاجعه ختم شود، زیرا تراکم سامانههای دفاع هوایی، موشکهای دوشپرتاب و پهپادهای انتحاری محیط نبرد را برای ورود نیروهای انسانی کاملاً ناامن کرده است.
با وجود این واقعیتها، رزمایشهای اخیر ناتو همچنان بر سناریوهای عملیات گسترده هوابرد تمرکز دارند. تمرینهایی مانند Trident Juncture در نروژ، Defender Europe در لهستان و Cold Response در قطب شمال همچنان مبتنی بر مدلهای قدیمی نفوذ عمیق هستند و این نشان میدهد که بسیاری از دکترینهای غربی هنوز با واقعیتهای جدید نبرد فاصله دارند. در حالی که روسیه، چین، ایران و حتی کره شمالی بهسرعت در حال جذب تجربههای اوکراین هستند، ادامه بیتوجهی به این تحولات میتواند ارتش آمریکا را در جنگهای آینده با چالشهای بزرگی روبهرو کند.
به گزارش نشنال اینترست، درس بزرگ جنگ اوکراین این است که عصر عملیات هوابرد سنتی به پایان رسیده است. آمریکا باید دکترین نظامی خود را بازنگری کند و سرمایهگذاری گستردهتری بر توسعه و بهکارگیری فناوریهای بدون سرنشین، هوش مصنوعی و شبکههای یکپارچه دفاعی انجام دهد. در غیر این صورت، ایالات متحده در برابر رقبای جهانی که با سرعت در حال سازگاری با نبردهای مدرن هستند، دچار عقبماندگی جدی خواهد شد.