باشگاه خبرنگاران جوان؛ مهدی سیف تبریزی* - دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا، دیروز در مصاحبه خود با رسانههای آمریکایی با لحنی تحقیرآمیز و غیرمنتظره اعلام کرد که اوکراین دیگر یک دموکراسی نیست. ترامپ در این گفتگوی مطبوعاتی که در کاخ سفید انجام شد، تأکید کرد: «اوکراینیها مدتهاست که انتخابات برگزار نکردهاند... میدانید، آنها درباره دموکراسی حرف میزنند، اما به نقطهای رسیدهایم که دیگر دموکراسی نیستند.»
این اظهارات، که مستقیماً با هدف تحقیر ولادیمیر زلنسکی بیان شده، بخشی از فشار فزاینده ترامپ برای برگزاری انتخابات فوری در اوکراین است، حتی در شرایط جنگی که قانون اساسی این کشور تعلیق انتخابات را توجیه میکند. ترامپ حتی پیشنهاد داد که شاید زلنسکی در چنین انتخاباتی برنده شود، اما این را با طعنهای همراه کرد که نشاندهنده بیاعتمادی عمیق او به رهبری فعلی کییف است.
این سخنان نه تنها مشروعیت زلنسکی را زیر سؤال میبرد، بلکه نمادی از چرخش کامل سیاست خارجی آمریکا تحت رهبری ترامپ است. چرخشی که اوکراین را از یک «شریک استراتژیک» به یک "بار اضافه" تبدیل کرده و اروپا را در انزوا رها میکند.
عبور از زلنسکی: الگویی از تحقیر و فشار
این اظهارات ترامپ، که بلافاصله در رسانهها و محافل سیاسی بازتاب یافت، بخشی از یک الگوی بزرگتر است که نشاندهنده تصمیم کاخ سفید برای «عبور» از زلنسکی به عنوان مانع اصلی صلح در اروپا است. از زمان ارائه طرح اولیه ۲۸ مادهای ترامپ برای پایان جنگ اوکراین در اوایل دسامبر، روند مذاکرات به یک نمایش تحقیرآمیز تبدیل شده است. این طرح، که شامل واگذاری سرزمینهای شرقی اوکراین به روسیه، خروج نیروهای اوکراینی از دونباس، و حتی خروج کییف از ناتو بود، بلافاصله توسط زلنسکی رد شد. زلنسکی در چندین نوبت، از جمله در دیدارهای میامی و لندن، تأکید کرد که هیچ مصالحهای بر سر سرزمین انجام نخواهد داد، و این را «خیانت به مردم اوکراین» خواند. اما این مخالفتها، که ریشه در فشارهای داخلی اوکراین دارد، ترامپ را به خشم آورد. رئیسجمهور آمریکا علناً زلنسکی را متهم کرد که «طرح را نخوانده» و «آماده صلح نیست»، در حالی که فرستادگان آمریکایی مانند استیو ویتکاف مستقیماً با کرملین مذاکره میکنند بدون اینکه زلنسکی را در جریان بگذارند.
این روند، که با لغو دیدارهای کلیدی مانند جلسه زلنسکی با ویتکاف همراه بود، نشان میدهد که ترامپ به این نتیجه رسیده که با حضور زلنسکی در قدرت، هیچ پایان واقعی برای درگیریها وجود نخواهد داشت. زلنسکی، که زمانی به عنوان «قهرمان غرب» ستایش میشد، حالا به یک مانع مزاحم تبدیل شده است. اظهارات دونالد ترامپ جونیور در نشست دوحه در ۱۶ آذر، که زلنسکی را به فساد گسترده متهم کرد و اوکراین را «فاسدتر از روسیه» خواند، گذاره عبور کاخ سفید از زلنسکی را تقویت کرد. ترامپ جونیور در صحبتهای خود به این نکته اشاره کرد که شاید در اینده بسیار نزدیک شاهد این باشیم که پدر از اوکراین «دور شود»، زیرا آمریکا دیگر «چکهای سفید» برای یک رژیم فاسد نمینویسد.
این سخنان، همراه با تغییرات داخلی در اوکراین مانند برکناری آندری یرماک (دست راست زلنسکی) تحت فشار آمریکا، نشاندهنده «کودتای نرم» است که کاخ سفید برای عبور از زلنسکی کلید زده است. اوکراین، با رهبری ضعیف و وابستهاش، حالا به قربانی این بازی تبدیل شده، جایی که در رسانههای وابسته با کاخ سفید و حزب جمهوریخواه، زلنسکی به عنوان دیکتاتوری فاسد جلوه داده میشود که از جنگ برای حفظ قدرت استفاده میکند.
اوکراین کارت سوخته آمریکا
اما این عبور از زلنسکی، تنها بخشی از یک استراتژی گستردهتر است که آمریکا اوکراین را نه به عنوان شریک برابر، بلکه به عنوان ابزاری یکبارمصرف در سیاست خارجی خود میبیند. سند جدید امنیت ملی آمریکا، که در دسامبر ۲۰۲۵ منتشر شد، چین را به عنوان بزرگترین تهدید امنیتی و سیاسی معرفی میکند و روسیه را حتی به عنوان «تهدید وجودی» نمیبیند. این سند، که با استقبال کرملین روبهرو شد، نشاندهنده چرخش ترامپ به سمت «معامله بزرگ» با پوتین است تا جنگ اروپا را سریع تمام کند و تمرکز را روی چین بگذارد.
اوکراین، که با فساد سیستماتیک و رهبری ناکارآمدش، همیشه به عنوان کارت بازی در دست واشنگتن بوده، حالا باید هزینه این تغییر اولویت را بپردازد. ترامپ، با تحقیر زلنسکی و فشار برای واگذاری سرزمین به روسیه، نشان میدهد که آمریکا آماده است هر شیوهای حتی تحقیرآمیز را برای پایان جنگ به کار گیرد، بدون توجه به هزینههای انسانی و سرزمینی برای اوکراین.
این جنگ، که اساساً توسط دولت بایدن برای دستیابی به اهداف ژئوپلتیکی همچون تضعیف روسیه آغاز شد، حالا باید بر اساس منافع ژئوپلیتیکی آمریکا پایان یابد، اما اینبار با هزینههای جانی، مالی و سرزمینی اوکراین. بایدن، با تحریک کییف به مقاومت بیپایان، اوکراین را به یک میدان جنگ نیابتی تبدیل کرد که هزاران کشته و میلیاردها دلار هزینه به بار آورد، اما حالا ترامپ، با دیدگاه خودخواهانه «اول آمریکا»، آماده است این «ابزار» را کنار بگذارد. اوکراین، با اقتصاد ویرانشده و جامعهای خسته، نتیجه کامل این «همراهی و شراکت» با آمریکا را میپردازد.
خیانت به اروپا: انزوا و تهدید در سایه آمریکا
اروپا نیز در این معادله، به عنوان یک بازیگر ضعیف و منفعل، کاملاً کنار گذاشته شده است. ترامپ در همان مصاحبه پولیتیکو، رهبران اروپایی را «ضعیف» و «سیاسیکار» خواند. رئیسجمهور آمریکا اروپا را تهدید کرد که بروکسل باید امنیت خود را تأمین کند، زیرا آمریکا دیگر «احمق چک بیحساب» برای اروپا صادر نمیکند. رهبران اروپای مانند نخستوزیر بریتانیا، رئیسجمهور فرانسه و صدراعظم آلمان، که اخیراً در لندن پشت زلنسکی ایستادند، به نظر تنها یک شوی سیاسی را برای ادامه بازی در اوکراین به اجرا درآوردند، زیرا اروپا نمیتواند بدون آمریکا جریان کمکهای مالی و تسلیحاتی به کییف ادامه دهد.
اروپا، با وابستگیاش به ناتو و عدم توانایی در تأمین امنیت مستقل، به یک «گروه در حال پوسیدگی» تبدیل شده که ترامپ آن را نه تنها در مصاحبههای خود بلکه در اسناد بالادستی امنیتی آمریکا نیز تحقیر میکند. این تهدیدها، که با مذاکرات مستقیم آمریکا-روسیه همراه است، نشاندهنده آن است که واشنگتن آماده است اروپا را در برابر روسیه تنها بگذارد تا روی چین تمرکز کند.
در نهایت، این تحولات از رد طرح ترامپ توسط زلنسکی تا اظهارات تحقیرآمیز ترامپ و پسرش تصویری تاریک از آینده اروپا ترسیم میکند. آمریکا، با دیدگاه استعماریاش، اوکراین را به عنوان ابزاری یکبارمصرف قربانی میکند تا جنگ را با امتیازات به روسیه تمام کند. اوکراین، با رهبری فاسد و وابسته، نتیجه این بازی را با از دست دادن سرزمین، جانها و استقلال خود میپردازد. اروپا، ضعیف و رهاشده، باید با تهدید روسیه روبهرو شود بدون حمایت واقعی آمریکا. این «صلح» ترامپ، نه پایان جنگ، بلکه آغاز یک عصر جدید از خیانت و بیثباتی است، جایی که منافع ژئوپلیتیکی واشنگتن بر همه چیز اولویت دارد.