
باشگاه خبرنگاران جوان، سمیه خلیلی - آنچه «پولیتیکو» گزارش میدهد، بازتاب یک قاره است که میخواهد قدرتمند باشد، اما همچنان در سایه آمریکا عمل میکند.
تناقض استقلال و وابستگی
اروپا سالهاست که از استقلال راهبردی سخن میگوید، اما بهمحض آنکه جنگی شعلهور میشود، سایه ایالات متحده بر تصمیمگیریهای آن سنگینی میکند. جنگ اوکراین نقطه عطفی بود که بار دیگر این واقعیت را آشکار ساخت. اتحادیه اروپا در مواجهه با تجاوز روسیه واکنشی سریع و هماهنگ نشان داد: تحریمهای گسترده، ارسال سلاح، بستههای مالی بیسابقه و حمایت دیپلماتیک. در نگاه اول، چنین پاسخی نشانه بلوغ راهبردی بود؛ اما وقتی دقیقتر مینگریم، میبینیم بیشتر این اقدامات در هماهنگی کامل با واشنگتن و تحت فشار ناتو شکل گرفت. اروپا هزینه داد، اما مسیر را آمریکا ترسیم کرد.
پولیتیکو در گزارشی اخیر اشاره کرده است که رهبران اروپایی میدانند برای حفظ امنیت باید سرمایهگذاری دفاعی بیشتری کنند. فشار واشنگتن برای رساندن بودجههای نظامی به پنج درصد تولید ناخالص داخلی بیتردید عامل مهمی است، اما مسئله تنها این نیست. اروپا خود احساس ناامنی میکند، زیرا هم تهدید روسیه در شرق پابرجاست و هم بیثباتی خاورمیانه هر لحظه میتواند به مرزهای آن سرریز شود. با این حال، آنچه بیش از همه آزاردهنده است، این تناقض بنیادین است: اروپا میخواهد مستقل باشد، اما ابزارهای استقلال را در اختیار ندارد.
بحران در برابر جنگ غزه
این تناقض در قبال جنگ غزه آشکارتر شده است. همان اتحادیهای که در برابر روسیه پرچم دفاع از آزادی و حقوق بشر برافراشت، در برابر حملات بیامان اسرائیل سکوتی معنادار اختیار کرده است. حمایت بیقید و شرط آمریکا از تلآویو سبب شده رهبران اروپایی جرئت موضعگیری مستقل نداشته باشند. حتی کشورهایی، چون فرانسه و آلمان که سنتاً در سیاست خارجی صدای بلندتری دارند، در قبال بمبارانهای غزه تنها به تکرار مواضع مبهم بسنده کردهاند. این استاندارد دوگانه ضربهای سنگین به مشروعیت اخلاقی اروپا وارد کرده است.
پولیتیکو یادآور میشود که اروپا برای تقویت واقعی توان نظامی خود نیازمند اصلاحات گسترده در صنعت دفاعی است، اما نکته مهمتر آن است که این توان نظامی بدون استقلال سیاسی بیمعنا خواهد بود. اگر اتحادیه نتواند در برابر آمریکا موضعی مستقل اتخاذ کند، چه تفاوتی میکند که صنایع دفاعیاش یکپارچه باشند یا نه؟ جنگ غزه فرصتی بود برای نشان دادن بلوغ دیپلماتیک، اما در عمل سکوت و انفعال تنها چیزی بود که دیده شد. همین امر سبب شده بسیاری از تحلیلگران اروپایی از «بحران مشروعیت» سخن بگویند: اتحادیهای که در اوکراین مدعی دفاع از حقوق بشر است، چگونه میتواند در برابر جنایات آشکار اسرائیل بیتفاوت بماند؟
راهی به سوی آینده یا سقوط در حاشیه؟
اروپا برای خروج از این بنبست نیازمند تصمیمهای جسورانه و هماهنگ است. پولیتیکو پیشنهاد میکند که اتحادیه با استفاده از ظرفیت عظیم پساندازهای خصوصی خود – حدود ۳۹ تریلیون دلار – یک «اتحاد پسانداز و سرمایهگذاری» ایجاد کند تا منابع مالی دفاعی مستقل فراهم شود. انتشار اوراق قرضه دفاعی مشترک نیز میتواند ابزاری مؤثر برای تأمین بودجه فوری باشد. اما مسئله اصلی نه پول است و نه ابزار مالی؛ مسئله اراده سیاسی است. آیا اروپا میخواهد واقعاً به یک بازیگر مستقل تبدیل شود یا همچنان در سایه آمریکا باقی خواهد ماند؟
واقعیت این است که در دهههای اخیر اتحادیه اروپا بارها فرصت استقلال را از دست داده است. از بحران بالکان در دهه ۱۹۹۰ گرفته تا جنگ عراق و افغانستان، همواره تصمیمهای نهایی در واشنگتن گرفته شده و اروپا صرفاً پیروی کرده است. امروز هم خطر تکرار همان الگو وجود دارد. اگر اروپا تنها به افزایش بودجههای نظامی بسنده کند، بدون آنکه چارچوبی مستقل برای سیاست خارجی ایجاد نماید، نتیجه چیزی جز وابستگی بیشتر نخواهد بود.
در نهایت، به نقل از پولیتیکو، امنیت اروپا در گرو آن است که هم از نظر مالی و صنعتی توانمند شود و هم از نظر سیاسی جرئت استقلال یابد. در غیر این صورت، این قاره همچنان بازیچه قدرتهای بزرگ خواهد ماند. جنگ اوکراین و غزه تنها دو نمونه از آزمونهای سختی هستند که ضعف اروپا را آشکار کردهاند. فردا ممکن است آزمونی دیگر از راه برسد و اگر اروپا بازهم منفعل باشد، دیگر کمتر کسی به ادعاهای آن درباره آزادی، حقوق بشر و صلح اعتماد خواهد کرد.
دفاعی ..اقتصادی وووو
تا مستقل شوی