 
    
    
باشگاه خبرنگاران جوان - انتخابات پارلمانی آینده عراق را از نظر حساسیت و اهمیت باید فراتر از انتخاباتهای گذشته ارزیابی کرد. به طور کلی در نظام پارلمانی عراق، پارلمان منبع و مصدر مشروعیت است و غالب مناصب عالی، به صورت مستقیم یا غیرمستقیم از درون پارلمان انتخاب میشوند. با این حال، باید گفت اهمیت انتخابات ۲۰۲۵ از کلیه انتخاباتهای ۱۹ سال گذشته بیشتر است! در این یادداشت، اهمیت انتخابات ۲۰ آبانماه را از منظر معادلات منطقهای تشریح میکنیم.
اهمیت انتخابات پارلمانی در عراق، فراتر از معادلات داخلی و تعیین ساختار قدرت در بغداد، در ابعاد ژئوپلیتیک و در بستر رقابت استراتژیک میان جمهوری اسلامی ایران و ایالات متحده آمریکا معنایی عمیقتر مییابد. از زمان تدوین قانون اساسی جدید عراق در سال ۲۰۰۵، این کشور به میدانی برای یک «موازنهی شکننده» میان تهران و واشنگتن تبدیل شده است. ثبات نسبی در عراق، همواره در گرو حفظ این توازن بوده و هرگاه یکی از طرفین برای برهم زدن کامل این معادله و حذف رقیب تلاش کرده، پیامدهای آن به شکل بحرانهای بزرگ امنیتی و سیاسی نمایان شده است.
پیامدهای برهم خوردن موازنه: از ظهور داعش تا ترور سرداران پیروزی
همان طور که در بخش بالاتر اشاره کردیم، هر گاه در عراق موازنه میان ایران و آمریکا بر هم خورده؛ بحرانهای امنیتی و سیاسی بزرگی رقم خورده است. حساسیت این موازنه شکننده و پیامدهای وخیم تلاش برای برهم زدن آن، در دو مقطع تاریخی به شکلی تراژیک خود را به نمایش گذاشته است:
خلأ قدرت پس از ۲۰۱۱ و هیولای داعش:
خروج نیروهای نظامی آمریکا از عراق در پایان سال ۲۰۱۱، که بر اساس توافقنامه امنیتی بغداد-واشنگتن (مصوب نوامبر ۲۰۰۸) صورت گرفت، یک نقطه عطف کلیدی بود. این اقدام، کفه ترازو را به شکل محسوسی به نفع ایران و متحدانش سنگین کرد. دولت وقت به رهبری نوری المالکی، با سیاستی که از سوی منتقدانش «فرقهگرایانه» و «انحصارطلبانه» توصیف میشد، زمینهی نارضایتی شدید در میان جامعه سنی عراق را فراهم آورد. این نارضایتی اجتماعی، همراه با خلأ امنیتی ناشی از خروج آمریکا و ضعف ساختاری ارتش عراق، بستری ایدهآل برای ظهور و تاختوتاز یکی از وحشیترین گروههای تروریستی تاریخ معاصر، یعنی داعش فراهم کرد.
ابتدا ماجرا از بحران سوریه و به موازات آن «انتفاضه الانبار» شروع شد؛ اما در سال ۲۰۱۴ رنگ و بوی دیگری به خود گرفت و یکسوم عراق به اشغال تروریستهایی درآمد که حالا خود را «دولت خلافت» میخواندند. سقوط موصل و پیشروی سریع داعش تا نزدیکی بغداد و اربیل، زنگ خطری بود که نشان داد برهم خوردن توازن قوا در عراق میتواند کل منطقه را به آتش بکشد. این بحران، پای ایالات متحده را در قالب «ائتلاف بینالمللی ضد داعش» و با رویکردی جدید (مستشاری و هوایی) مجدداً به عراق باز کرد و موازنه را به شکلی متفاوت بازتعریف نمود.
سال پرتنش ۲۰۱۹ و اوج تقابل مستقیم
سال ۲۰۱۹، سال انفجار تنشهای انباشته شده بود. برای شروع ماجرا باید کمی عقبتر رفت! ابتدا این ایران بود که با استدلال «پایان حکومت داعش و آزادسازی سرتاسر عراق» نتیجه گرفت که مأموریت ائتلاف بینالمللی پایان یافته و باید نظامیان آمریکایی عراق را ترک کنند. در همین راستا، به تدریج فعالیت گروههای همسو با ایران علیه حضور نظامیان آمریکایی کلید خورد و حملاتی علیه ارتش آمریکا در عراق صورت گرفت. در واکنش به این راهبرد، ایالات متحده دست به اقدامی زد که محاسبات آن روز تهران را بر هم میزد.
اعتراضات خیابانی موسوم به «جنبش تشرین» که با شعار مبارزه با فساد، بیکاری و ناکارآمدی دولت آغاز شد، بهسرعت ابعاد سیاسی به خود گرفت و با شعارهایی علیه نفوذ خارجی، ایران را هدف قرار داد. این اعتراضات که منجر به استعفای دولت عادل عبدالمهدی شد، بنبست سیاسی عمیقی را حاکم کرد. در همین بحبوحه، شکافها و بحرانهای امنیتی هم افزایش یافت؛ به سفارت و کنسولگریهای ایران حمله شد و چندین مورد آدمربایی و حتی قتل در رسانهها مطرح گردید. به موازات آن، حملات به پایگاههای آمریکایی توسط گروههای مقاومت عراقی افزایش یافت و بالاخره سفارت آمریکا در بغداد توسط گروهی از جوانان عراقی تصرف گردید. فاتحان سفارت، بر روی درب و دیوار به صراحت نوشتند که «ما سربازان [سردار]سلیمانی هستیم.»
نقطه اوج این زنجیره از تنشها، در سوم ژانویه ۲۰۲۰ رقم خورد؛ زمانی که ایالات متحده با دستور مستقیم رئیسجمهور وقت، دونالد ترامپ، در اقدامی بیسابقه، سپهبد حاج قاسم سلیمانی، فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران، و ابومهدی المهندس، نایبرئیس هیئت حشدالشعبی عراق را در نزدیکی فرودگاه بغداد به شهادت رساند. این واقعه، که از سوی ایران و متحدانش «ترور سرداران پیروزی» نام گرفت، تقابل دو کشور را از حالت نیابتی به سطح رویارویی مستقیم رساند و پارلمان عراق را به تصویب طرح اخراج نیروهای خارجی واداشت. این ترور نشان داد که عراق همچنان خطرناکترین نقطه اشتعال در رقابت تهران و واشنگتن است.
استراتژی جدید آمریکا: از موازنه تا تلاش برای اخراج ایران
در شرایط فعلی، به نظر میرسد دولت ایالات متحده، بهویژه در کنگره، به این نتیجه رسیده است که سیاست «مدیریت موازنه» دیگر کافی نیست و باید رویکردی تهاجمیتر برای مقابله با نفوذ ایران در پیش گیرد. هدف این استراتژی جدید، نه صرفاً مهار، بلکه «تضعیف بنیادین» و در نهایت «اخراج» نفوذ ایران از ساختارهای سیاسی و امنیتی عراق است.
نمود بارز این رویکرد، طرحی دوحزبی است که توسط نمایندگانی، چون جو ویلسون (Joe Wilson) با عنوان صریح «قانون آزادسازی عراق از نفوذ ایران» (Free Iraq from Iran Act) به کنگره ارائه شده است. این طرح که خواستار تدوین یک استراتژی بیننهادی (شامل وزارت خارجه، خزانهداری، دفاع و…) است، بر چند محور کلیدی و عملیاتی استوار است:
۱. مقابله با گروههای مسلح: تلاش برای انحلال یا ادغام کامل گروههایی که آمریکا آنها را «شبهنظامیان دستنشانده ایران» میخواند.
۲. اهرم کمکهای امنیتی: متوقف کردن کمکهای امنیتی آمریکا به دولت عراق، مگر آنکه این گروهها منحل شده و بغداد حمایت از آنها را متوقف کند.
۳. تحریمهای هدفمند: اعمال تحریمهای گسترده علیه افراد و نهادهای مرتبط با شبکهی نفوذ ایران در عراق.
این سیاست واشنگتن را باید در چارچوب هدف کلانتر آن یعنی تضعیف و فروپاشی «محور مقاومت» تحلیل کرد. از این منظر، عراق نه یک زمین بازی مستقل، بلکه یک «نقطهی ثقل» (Center of Gravity) استراتژیک است که تسلط بر آن یا خنثی کردن آن، میتواند سرنوشت رقابتهای گستردهتر در سوریه، لبنان و یمن را نیز تعیین کند.
جمعبندی
با در نظر گرفتن این چارچوب تحلیلی، مشخص میشود که هر انتخابات پارلمانی در عراق، به یک نبرد سرنوشتساز برای بازیگران منطقهای و بینالمللی تبدیل میشود. نتیجه انتخابات، مستقیماً بر ترکیب «بزرگترین فراکسیون پارلمانی» تأثیر میگذارد؛ همان فراکسیونی که طبق تفسیر دادگاه فدرال، نخستوزیر را تعیین میکند. نخستوزیر نیز به نوبه خود، فرمانده کل نیروهای مسلح است و سیاستهای کلان امنیتی، خارجی و اقتصادی کشور را هدایت میکند. دولتی همسو با واشنگتن میتواند مجری سیاستهای تحدیدکننده علیه نفوذ ایران باشد، در حالی که دولتی متمایل به تهران، طرحهای آمریکا را به چالش کشیده و سیاست اخراج نیروهای خارجی را با جدیت بیشتری دنبال خواهد کرد.
بنابراین، انتخابات پارلمانی عراق، صحنهی نبردی است که در آن، رقابتهای ژئوپلیتیک جهانی در قالب رقابتهای سیاسی محلی تجلی مییابد و هر یک از طرفین، آن را فرصتی حیاتی برای پیشبرد اهداف استراتژیک خود و وارد آوردن ضربهای جبرانناپذیر به رقیب میبینند.
یکی از گروهی که وارد جهنم می شوند زنان بدحجابی هستند که برای فتنه و فریب مردان خود را آرایش و زینت می کنند. (کنزالعمال ، ج 16 ، ص 383)
مَهْدىُّ اُمَّتِى الَّذى یَمْلاُ الاَرْضَ قِسْطا وَ عَدْلاً کَما مُلِئَتْ جَوْرا وَ ظُلْما.
مهدى امت من کسى است که هنگام پر شدن زمین از بیداد و ظلم، آن را پر از قسط و عدل خواهد کرد.
(کتاب سلیم بن قیس هلالی ج ۲، ص ۹۱۰)
لَو کانَ فیکُم عِدَّةُ أهلِ بَدرٍ لَقامَ قائِمُنا.
اگر به تعداد اهل بدر [مؤمن کامل]در میان شما بود، قائم ما قیام می کرد.
(مشکاة الأنوار فی غرر الاخبار ص
چون هنوز بیسواد هستند
همواره در انتظار (فرج و ظهور صاحبالزمان علیهالسلام) باشید و یأس و ناامیدی از رحمت خدا به خود راه مدهید.
(بحار، ج ١٥، ص ١٢٣)