باشگاه خبرنگاران جوان- میترا میرزادی، آرش، پسری باهوش، اما سردرگم، به سوی دروازهای گام برداشت که در نگاه او، شاید تنها راه رهایی از بنبستی تاریک بود، او پسر نوجوانی است که با همه استعدادها و آرزوهایی که در دل دارد، در دام مشکلات خانوادگی گرفتار شده است.
آرش فرزند زنی است که در ازدواجی دوم، تنها سکوت و بیپناهی را به او ارزانی داشته و در کنار آن، زندگی با پدری معتاد، سایهای سنگین بر دوش او انداخته است، روزهای مدرسه از زندگیاش پاک شده و آینده در ابهامی مبهم گم شده است، این مشکلات و فشارها، آرش را به جایی رسانده که چهار سال پیش به دلیل بدسرپرستی، مدت کوتاهی در بهزیستی زندگی کرده است.
با این حال، امید آرش از دست نرفته و آرزوی بزرگ او تبدیل شدن به یک پلیس است تا از کودکان بیپناه و کسانی که مانند خودش، در خانه و خیابان جایی ندارند، محافظت کند.
در همین راستا، آرش در یکی از روزهای سرد پاییزی، به اتاق مشاور کلانتری ۲۱ آزادگان کرمان مراجعه کرده و با مشاور، از رنجها و مشکلاتش صحبت میکند، در این اتاق آرام و روشن، جایی که نور خورشید از پنجرهها میتابید، سامان از دردهای عمیق زندگیاش سخن میگوید و راهی برای نجات مییابد.
زخمهایی که از خانه آغاز میشود
محمود اصغری، روانشناس و مشاور خانواده در گفتوگو با خبرنگار باشگاه خبرنگاران جوان کرمان گفت:کودکانی که در چنین شرایط خانوادگی پیچیده و آسیبزا بزرگ میشوند، به طور حتم با مشکلات روحی و روانی جدی مواجه خواهند بود. اضطراب، افسردگی و سردرگمی تنها بخشی از این مشکلات هستند، زمانی که کودک در محیطی پر از بیثباتی و ناپایدار زندگی میکند، احساس بیپناهی و عدم اعتماد به دیگران به شدت افزایش مییابد و این تاثیرات میتواند تا سالها در زندگی او باقی بماند.
اصغری افزود: در این شرایط، اولین قدم برای کمک به این کودکان، فراهم کردن فضای امن و حمایتی است، باید این کودکان از آسیبهای روانی و عاطفی رهایی یابند و در محیطی امن و حمایتی، بتوانند به پردازش و بیان احساسات خود بپردازند.
وی تصریح کرد: مشاوره روانشناختی و حمایتهای اجتماعی از جمله اقدامات ضروری برای این نوجوانان است.
حمایت نکردن از کودکان در این شرایط میتواند آینده آنها را تهدید کند
حمید سلطانی، جامعهشناس در گفتوگو با خبرنگار باشگاه خبرنگاران جوان کرمان گفت: کودکانی که در محیطهای آسیبزا رشد میکنند، علاوه بر مشکلات روانی، دیدگاه منفی نسبت به جامعه و آینده خود پیدا میکنند، در مورد آرش، عدم حمایت عاطفی و خانوادهای که نمیتواند نیازهای او را تأمین کند، سبب ایجاد احساس بیاعتمادی به جامعه و دیگران میشود.
وی افزود: این کودکان ممکن است به دلیل تجربههای منفی در زندگی، از مشارکت اجتماعی و فرصتهای شغلی آینده خود محروم شوند.
سلطانی ادامه داد:در چنین شرایطی، حمایتهای اجتماعی و مشاورههای تخصصی میتوانند به این نوجوانان کمک کنند تا آیندهای روشنتر برای خود بسازند. جامعه باید به این کودکان توجه بیشتری داشته باشد و با ارائه برنامههای حمایتی و آموزشی، فرصتهای جدیدی برای آنان ایجاد کند.
در پایان، آرش با حمایت اورژانس اجتماعی به یک مرکز حمایتی منتقل شد و نخستین گامهای خود را برای شروع دوباره برداشته است، اما متأسفانه مادر آرش، با وجود آگاهی از وضعیت فرزندش، برای دیدار با او به کلانتری نیامده و این امر، بهطور تلخی نشاندهنده ناتوانی در حمایت از فرزند در شرایط بحرانی است.
این داستان، یادآور لزوم توجه به مشکلات کودکان در خانوادههای آسیبدیده است. فرزندان ما نیاز به حمایت، عشق و امنیت دارند تا در دنیای پرچالش امروزی بتوانند رشد کرده و آیندهای روشن بسازند.