ديدگاه/

منظور اصلاح‌طلبان از "اصولگراي معتدل" چيست؟

آيا کساني که فتنه و مظلوميت حق را مي‌بيند و سکوت اختيار مي‌کند، اصولگراست؟ اگر ترجمان اصول و اصولگرايي درختي است پربار از ارزش‌ها،‌ عقايد و هنجارها که با خون هزاران شهيد پا گرفته است؛ روشن است که اصولگرايي با ساختار‌شکني و سكوت در مقابل فتنه‌گران در يک اقليم نمي‌گنجد تا كه عده‌اي امروز داعيه‌دار حمايت از "اصولگراي معتدل" شوند.

به گزارش خبرنگار احزاب باشگاه خبرنگاران، با نزديک شدن به انتخابات رياست جمهوري يازدهم،‌ گروه‌ها، احزاب،‌ تشکل‌ها و نهادهاي درگير و ذي‌نفع در انتخابات روز به روز بر دامنه مواضع، اظهار‌نظرها، اعلام وجودها،‌ تخطئه‌ها و در کل گرم کردن تنور انتخابات مي‌افزايند.

در همين بازار پرهياهوي پيش از انتخابات، اخيرا يک چهره اصلاح‌طلب که وجهه دانشگاهي نيز دارد اظهار فضل كرده كه "يک اصولگراي ميانه‌رو در شرايط فعلي بهتر مي‌تواند اهداف اصلاح‌طلبانه را به پيش ببرد."

بر اين اساس جنابشان راهکارهايي را که براي اصلاح‌طلبان در انتخابات رياست جمهوري يازدهم تجويز مي‌کند بدين شرح است:

"حمايت اصلاح‌طلبان از يک اصولگراي معتدل و ائتلاف ميان اصلاح‌طلبان و اصولگرايان و در نهايت تشکيل دولت ائتلافي" اگر چه اين نظريه با واکنش سرد اصلاح‌طلبان روبه‌رو شد (يک اصلاح‌طلب با توجه به مصداق مورد‌نظر آقاي نظريه پرداز گفته بود 16 سال پيش در انتخابات 76 به او نه گفتيم حالا از او حمايت کنيم، گل بگيرند در آن دانشگاهي را که تو استادش هستي) اما سوالاتي در اين خصوص مطرح است.

منظور از "اصولگراي معتدل" چيست؟ آيا اصولگراي ميانه‌رو وجود خارجي دارد؟ آيا کسي که چشم خود را به اهانت به عاشورا، اصل ولايت فقيه و ساير هنجارهاي انقلاب اسلامي مي‌بندد، اصولا در دايره‌ اصولگرايي جاي مي‌گيرد؟ آيا کسيکه فتنه و مظلوميت حق را مي‌بيند و سکوت اختيار مي‌کند، اصولگراست؟ اگر ترجمان اصول و اصولگرايي درختي است پربار از ارزش‌ها،‌ عقايد و هنجارها که با خون هزاران شهيد پا گرفته است؛ روشن است که اصولگرايي با ساختار‌شکني و سكوت در مقابل فتنه‌گران در يک اقليم نمي‌گنجد تا كه حالا عده‌اي داعيه‌دار حمايت از "اصولگراي معتدل" شوند.

عناويني چون اصولگراي معتدل يا اصولگراي ميانه‌رو، تعابيري التقاطي است که پس از شکست فتنه‌گران در سال 88 در دستور کار براندازان و فتنه‌گران داخلي و خارجي قرار گرفته است،‌ نظير اوايل انقلاب که مارکسيست‌ها مي‌خواستند نظريات خود را در راستاي آراي اسلام‌گرايان قرار دهند و از فضاي اسلامي جامعه سود برند و گويا نمي‌دانستند که اسطوره‌شان "کارل مارکس" دين را افيون توده‌ها و روساختي مي‌دانست که پتانسيل انقلابي پرولتاريا را مي‌گيرد، حال حکايت همين است،

چهره‌هاي اصلاح‌طلب منورالفکري که شعار ائتلاف اصلاح‌طلبان با اصولگرايان معتدل را سر مي‌دهد، گويا نمي‌داند که اصولگرايي در معناي عام با كساني كه به گفته شيمون پرز "پياده نظام اسرائيل در ايران" هستند، هيچ‌گونه وجه مشترکي ندارد که بر مبناي آن ائتلاف کنند و به قول منطقيون اجتماع نقيضين محال است.
انتهاي پيام/
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار