اندرو کوریبکو، تحلیلگر روسی:

آمریکا با عقب‌نشینی ایران فشار بیشتری می‌آورد

در کنار تحریم‌های اقتصادی، راهبرد ویژه دولت دونالد ترامپ علیه ایران مبتنی‌بر «افزایش سطح تنش» است.

به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، آمریکا در یک‌سال گذشته ضمن بازگرداندن تحریم‌ها، جنگ رسانه‌ای گسترده‌ای علیه تهران به راه انداخته است تا در این تنش دوجانبه، شرکت‌ها و کشور‌ها از بیم تهدیدات آمریکا، تعامل با ایران را به فراموشی بسپارند. ترامپ و حلقه مشاورانش با بهره‌گیری از استراتژی «مرد دیوانه» با توئیت‌ها و اظهارنظر‌ها و حتی برگزاری نشست‌هایی، چون نشست ورشو تلاش کرده است تا با جنگ روانی، فشار حداکثری را علیه تهران اعمال کند. در تازه‌ترین عملیات روانی، آمریکا تلاش کرد اعزام ناوگان دریایی به منطقه خلیج فارس را به‌گونه‌ای جلوه دهد که گویی این کشور آماده حمله نظامی به تهران شده است و از این طریق ایران را ناچار به مذاکره و قبول خواسته‌هایش کند. واکنش مقامات نظامی ایران به تهدیدات و اعلام آمادگی برای پاسخ به هر حمله‌ای درنهایت آمریکا را ناچار کرد زودتر از موعد اعلام کند به دنبال جنگ با ایران نیست.

آمریکا با عقب‌نشینی ایران فشار بیشتری می‌آورد


بیشتربخوانید: مشکلات تحریم با اراده و اعتماد به‌نفس برطرف می‌شود


دونالد ترامپ هفته‌جاری در مصاحبه با شبکه فاکس‌نیوز صراحتا اعلام کرد که به دنبال جنگ با ایران نیست. او با این حال گفت که جنگ اقتصادی علیه ایران را ادامه خواهد داد. در زمینه جنگ روانی واشنگتن علیه تهران و مساله تحریم‌ها با اندرو کوریبکو مصاحبه کرده‌ایم. وی تحلیلگر، روزنامه‌نگار و نویسنده در بسیاری از مجلات خبری آنلاین و عضو شورای تخصصی موسسه مطالعات و پیش‌بینی‌های استراتژیک در دانشگاه روسی «دوستی مردم» است. کوریبکو متخصص امور روسیه و استراتژی آمریکا در حوزه اوراسیاست و معتقد است ایران برای رهایی از تحریم، روابطش را با همسایگان افزایش دهد. او پیشنهاد کرده که ایران پیمان «سازمان پیمان مرکزی» یا همان پیمان «سنتو» را احیا کند البته با این شرط که روسیه جایگزین انگلیس و در آینده نیز چین به آن اضافه شود. وی احتمال درگیری نظامی با ایران را به دلیل توانمندی موشکی کشورمان منتفی می‌داند و می‌گوید اگر از سوی ایران کرنشی صورت بگیرد، باید انتظار داشت که آمریکا فشار خود را بیشتر کند. متن گفتگو با این تحلیلگر بین‌المللی را در ادامه می‌خوانید.

آمریکا تلاش می‌کند به واسطه فشار اقتصادی، ایران را در تنگنا قرار دهد. چه راهبردی را برای برون‌رفت از این فشار اقتصادی می‌توان اتخاذ کرد؟

یکی از بهترین راهکار‌هایی که ایران می‌تواند دنبال کند، گسترش روابطش با تمام همسایگانش و به‌طور خاص روسیه، ترکیه، عراق و پاکستان است، اما باید در نظر داشت این گسترش ارتباط چندجانبه باید در قالب یک پلتفرم مشترک صورت گیرد. واقع‌گرایانه‌ترین نقطه شروع می‌تواند احیای «سازمان پیمان مرکزی» یا همان «سنتو» در زمان جنگ سرد باشد با این تفاوت که برپایه همکاری‌های اقتصادی صورت گیرد البته باید در این ائتلاف روسیه جایگزین انگلیس شود.

چشم‌انداز وسیع‌تر این همکاری می‌تواند اضافه شدن چین به این گروه باشد. با این حال تاکید باید بر همکاری بیشتر سه کشور مسلمان ایران، ترکیه و پاکستان در کنار عراق برای ایجاد کمربند ثبات در امتداد جنوب اوراسیا باشد. البته با توجه به ضعف برخی کشور‌های این گروه در مقابل فشار‌ها و تحریم‌های آمریکا، محدودیت‌های واضح و مشخصی درخصوص سرعت و گسترش این همکاری وجود دارد، ولی ایران می‌تواند در ایجاد این همکاری پیشگام باشد و در اسرع وقت اقدام به ایجاد آن کند.

ترامپ به‌گونه‌ای رفتار می‌کند که انگار قرار است بلافاصله به ایران حمله نظامی شود. به نظر شما جنگی در خواهد گرفت یا اینکه این اقدامات بیشتر یک بازی است تا ایران را مجبور به پذیرش خواسته‌های آمریکا کند؟

ترامپ در تئوری «مرد دیوانه» کاملا خبره شده است. او از این روش برای گمراه کردن دیگران از استراتژی‌های محاسبه‌شده خود استفاده می‌کند. این دقیقا چیزی شبیه به کاری است که ریچارد نیکسون، رئیس‌جمهور اسبق آمریکا در جنگ سرد انجام داد، ولی اقدامات ترامپ به واسطه شبکه‌های اجتماعی و دسترسی او به رسانه‌ها بسیار باورپذیرتر است. این در حالی است که ایجاد یک درگیری به واسطه محاسبات اشتباه یا تصمیم عوامل پشت‌پرده در برخی کشور‌ها از طریق عملیات «پرچم دروغین» را هیچ‌وقت نمی‌توان در نظر نگرفت، ولی به نظر می‌رسد چنین سناریویی اتفاق نخواهد افتاد. [عملیات پرچم دروغین (False flag operations) به عملیات‌هایی گفته می‌شود که توسط نهاد‌های نظامی، شبه‌نظامی، اطلاعاتی یا سیاسی به‌گونه‌ای انجام می‌شود که این تصور به وجود آید که گروه‌ها یا کشور‌های دیگری این عملیات‌ها را انجام داده‌اند.]در عوض، ترامپ با ایجاد تهدید‌های نظامی باعث ایجاد رعب در میان کشور‌های متحد خود در منطقه شده است تا بتواند از این طریق سلاح بیشتر به آن‌ها بفروشد. از طرف دیگر او تلاش می‌کند کشور‌های دیگر در منطقه اوراسیا را تحریک کند و به آن‌ها این امید را بدهد که در زمان مناسب به آن‌ها علیه چین و روسیه کمک خواهد کرد.

مقامات دولت ترامپ مکرر اعتراف کرده‌اند که به دنبال ایجاد فشار اقتصادی علیه ایران هستند. به نظر می‌رسد برخلاف دولت‌های دیگر آمریکا که اعتقاد بر اعمال هم‌زمان فشار‌های متعدد مانند حقوق بشر، سیاسی، نظامی و... داشتند، دولت ترامپ به صورت متمرکز به اعمال فشار‌های اقتصادی روی آورده است. دلیل اتخاذ این سیاست چیست؟

ترامپ از تحریم‌ها به‌عنوان اولویت اول دولتش و سلاحی که تاثیرگذارتر از هرچیز دیگری است، استفاده می‌کند. به این دلیل که دولت آمریکا کماکان مهم‌ترین اقتصاد جهان به حساب می‌آید و اینکه دلار هنوز هم با اختلاف زیاد مهم‌ترین ذخیره ارزی در دنیا محسوب می‌شود.

از طرفی دیگر حتی اگر زمانی تحریم‌ها تاثیر مستقیمی روی کشور هدف نداشته باشد، می‌تواند تاثیر بیشتری از طریق اعمال «تحریم‌های ثانویه» با هدف تنبیه آن‌هایی که تحریم‌های اولیه را نادیده گرفته‌اند، بگذارد. عملا هیچ‌شرکت غربی‌ای - والبته بیشتر شرکت‌های شرقی- نمی‌خواهند دسترسی خود را به بازار و اقتصاد آمریکا از دست بدهند یا اینکه مشمول تحریم‌های آمریکا شوند. تاثیر رو به رشد این راهبرد این است که بتواند به‌طور کامل کشور هدف را از طریق اقتصادی منزوی کند. این اقدام به‌منظور نابودی اقتصاد کشور هدف و ایجاد یک سیکل اغتشاشات داخلی از راه انقلاب‌های رنگی، کودتای نظامی و آغاز جنگ‌های غیرمتعارف مانند تروریسم و شورش است.

آیا آمریکا اگر می‌توانست به ایران حمله کند این کار را نمی‌کرد؟ چرا سناریویی که در عراق زمینه حمله نظامی را فراهم کرد، توان اجرا برای ایران را ندارد؟

حمله نظامی گسترده به ایران همان‌طوری که آمریکایی‌ها به عراق حمله کردند، می‌تواند به‌طور غیرقابل تصوری برای آمریکا در ابعاد نظامی، اقتصادی سیاسی، راهبردی و... هزینه‌بر باشد. ایران توانایی ایجاد خسارت شدید به پایگاه‌های نظامی آمریکا در منطقه و ناو‌های هواپیمابر، اسرائیل و متحدان آمریکا در حاشیه خلیج فارس را دارد و به همین دلیل است که واشنگتن می‌داند جنگ با ایران جنگی تا سرحد مرگ برای دوطرف خواهد بود و این چیزی است که اسرائیل و کشور‌های حاشیه خلیج‌فارس آمادگی آن را ندارند. تنها در صورتی که آمریکا می‌توانست برنامه و توانمندی موشکی ایران را- که به‌شدت بازدارنده بوده است- محدود کند، ممکن بود این اعتمادبه‌نفس را داشته باشد که به ایران حمله کند، چون می‌دانست هرگونه واکنش احتمالی ایران قابل مقابله است.

آمریکا اعلام کرده تمام توان خود را برای تغییر رفتار ایران به کار خواهد برد. چه چیزی باعث شده است مساله ایران به اولویت اول سیاست خارجی آمریکا تبدیل شود؟

ایران به دلیل داشتن توان متعارف و غیرمتعارف به قوی‌ترین کشور خاورمیانه تبدیل شده است. توان ارتش و سپاه پاسداران آنقدر رعب‌آور است که رقیبان حتی فکر حمله به ایران را هم نکنند. علاوه‌بر این شبکه قوی ایران در حوزه مقاومت، این توانایی را دارد که در مواقع لازم، خطوط دشمن را درنوردد. باید قبول کرد که «توانایی ضربه دوم» ایران در جنگ (ائتلاف در حوزه مقاومت) آمریکا را می‌ترساند و به همین دلیل ائتلاف سه‌گانه آمریکا، اسرائیل و کشور‌های حاشیه خلیج‌فارس دیگر بر خاورمیانه نمی‌توانند کنترلی داشته باشند. آن‌ها از همین رو نیازمند بی‌ثبات کردن اصلی‌ترین عضو مقاومت در منطقه یعنی ایران از طریق تحریم هستند.

آیا زمان‌بندی اعمال فشار علیه ایران ارتباطی با اتفاقات منطقه‌ای دارد؟

البته زمان‌بندی اعمال تحریم و فشار‌های بی‌سابقه علیه ایران هم تصادفی نیست، زیرا ترامپ می‌داند که ابتدا باید ایران را تضعیف کند تا بتواند آنچه را او از آن به‌عنوان «معامله قرن» نام می‌برد، به کرسی بنشاند. از نگاه خوش‌بینانه آمریکایی، مقاومت داخلی در ایران در مقابل فشار‌ها در هم خواهد شکست و حکومت ایران وادار به تسلیم و پذیرش آنچه آمریکا در منطقه و داخل ایران می‌خواهد، خواهد شد. این نکته خیلی مهم است که بدانیم لحظه‌ای که این وادادگی صورت بگیرد، باید انتظار داشت که آمریکا فشار خود را بیشتر کند تا بتواند از این ضعف امتیاز‌های بیشتری بگیرد و درنهایت دست به تغییر حکومت بزند.

منبع روزنامه فرهیختگان

انتای پیام/

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار