ماجرای منافقی که قصد قتل شهید سردار سلیمانی را داشت/ در بیمارستان قائم مشهد چه گذشت؟

محمدرضا حسنی سعدی گفت: عملیات بستان بود که حاج قاسم از ناحیه شکم به شدت مجروح شد طوری که برای مداوا او را به بیمارستان قائم مشهد منتقل کردند.

به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان،  محمدرضا حسنی سعدی که چند سالی در بنیاد شهید افتخار خدمت به خانواده شهدای کرمان را داشت، در خاطراتش از روز‌های همجواری در جبهه‌ها با حاج قاسم سلیمانی اینگونه نقل کرده است:

اولین اعزام من به جبهه، مصادف شد با عملیات کرخه نور یا کرخه کور در مرداد ماه سال ۶۰. در مرحله اول، ما از کرمان به جبهه کرخه کور اعزام شدیم و در مرحله دوم، گروه دیگری از رزمندگان با مسئولیت آقای مهاجری به ما پیوستند که در یکی از روستا‌های اطراف حمیدیه اهواز مستقر شده بودیم. معاون آقای مهاجری که در همان عملیات از ناحیه دست مجروح شد، رزمنده‌ای به نام قاسم سلیمانی بود.»


بیشتربخوانید


حسنی سعدی که انگار مرغ خیالش به همان سال‌ها پرواز کرده است، به نقطه‌ای خیره می‌شود و پس از لحظاتی ادامه می‌دهد: عملیات کرخه نور، اولین دیدار من با حاج قاسم بود و این همراهی تا پایان حضور من در جبهه‌ها ادامه پیدا کرد. عملیات بعدی، عملیات بستان بود و این بار، مجروحیت شدیدتری برای حاج قاسم پیش آمد.

جراحتش از ناحیه شکم بود و مجبور شدند سردار را برای مداوا به بیمارستان قائم مشهد اعزام کنند. حاج قاسم برایمان تعریف می‌کرد در بیمارستان مشهد، مصطفی موحدی  و همایون‌فر که هر دو بعد‌ها شهید شدند، ۲۰ روز از ایشان مراقبت می‌کردند، چون یکی از پزشکان آن بیمارستان، از اعضای گروهک منافقین بود و از روی عمد، زخم شکم سردار را نمی‌بست تا عفونی شود و او را از پا دربیاورد. عاقبت هم آن دو رزمنده با کمک یک پرستار کرمانی، سردار را از آن بخش خارج کردند و نگذاشتند آن دکتر خائن نقشه اش را عملی کند.

حاج قاسم این خاطره را دو سه سال قبل، وقتی برایمان تعریف کرد که به‌اتفاق به منزل شهید "مصطفی موحدی" رفته بودیم.

حاج قاسم به مادر شهید موحدی گفت: "مادر! پسر شما جان مرا نجات داد. " خوب است بدانید شهید مصطفی موحدی کرمانی، برادرزاده آیت‌الله موحدی کرمانی (امام جمعه موقت تهران) بود و در سال ۶۱ در عملیات بیت‌المقدس به شهادت رسید.»

همراهان حاج قاسم خوب یادشان است که او آن روز برای دیدار با مادر شهید موحدی کرمانی، نیم ساعت در کوچه منتظر ایستاد تا مادر که در منزل نبود، به خانه برگردد. بعد هم خودش پشت فرمان ماشین برادر شهید نشست و مادر را داخل خانه برد. به همین هم اکتفا نکرد. کمک کرد مادر را روی ویلچر بنشانند و خودش او را داخل برد. بعد هم کنار مادر شهید، روی زمین نشست و با او شروع به صحبت کرد. موقع خداحافظی هم حاج قاسم، چادر مادر مصطفی را بوسید و گفت: «شما مادر شهید هستید. دعا کنید من هم شهید شوم.»

منبع: رکنا

انتهای پیام/

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
نظرات کاربران
انتشار یافته: ۵
در انتظار بررسی: ۰
Netherlands
آرش
۰۳:۳۶ ۱۲ دی ۱۳۹۹
خدا رحمتت کندعجب مرد الهی بودی،عجب نعمت عظیمی ازطرف خدا بودی،عجب کارها وعملیاتها ونبردهای خارق العاده ای را باشگفتی تمام باپیروزی به پایان بردی ، ژنرال های پنج ستاره آمریکا وسرویس های اطلاعاتی وامنیتی مشهوردنیا مبهوت کارها وتوانایی های توشدند وهرچه را که غربی ها با زحمت ودرطول سالها وبا هزینه رقمهای میلیاردی بافته بودند تودرکمترین زمان پنبه کردی،۷تریلیون دلار پول زیادی است که با۳تریلیون دلارش کشور بزرگی چون آمریکا را میتوان ازاول دوباره ساخت،این ۷تریلیون دلارهزینه کلان آمریکا درمنطقه غرب آسیابرای اشغال وغارت آن را نابغه وقهرمانی مثل تومیتواند به باد دهد،توواقعا سربازواقعی ولایت فقیه بودی واطاعت محض ازفرامین رهبری تورا ،هم این وهم آن دنیا خوشبخت ورستگارکرد.
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۲۲:۱۳ ۱۱ دی ۱۳۹۹
شهادت حق حاج قاسم سلیمانی بود بس ولی کسی رشوه حرام باشه میشه خاوری
Iran (Islamic Republic of)
حسنک دبیر
۱۷:۲۵ ۱۱ دی ۱۳۹۹
یک دنیا فروتنی و تواضع در برابر یک دنیا عظمت و صلابت و اقتدار در سطح جهانی !!!
مومن واقعی یعنی همین !
Iran (Islamic Republic of)
علیرضا
۱۶:۵۶ ۱۱ دی ۱۳۹۹
ما مرد نبردیم و ز دشمن داریم

خونخواهی قاسم سلیمانی را

باید که عدو دوباره احساس کند

سنگینی ضرب شست ایرانی را
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۱۴:۴۴ ۱۱ دی ۱۳۹۹
روز شهادت سردار دلها باید روز جهانی شهید نامگذاری بشه