
باشگاه خبرنگاران جوان؛ مریم سادات بهادر ـ در دل شب، زمانی که آسمان همچون دفتری بیخط و نشان در برابر چشمها گشوده شده بود و ماه به شکلی اسرارآمیز در آغوش ابرها پنهان میشد، مردی که در تمام عمرش، فریاد حقیقت را در دل سکوت زمان سرداده بود، به دنیای دیگری سفر کرد.
او همچون رودخانهای که برای رسیدن به دریا از هیچ سنگی نمیگذرد، از همه پستی و بلندیها گذشت و در این گذر، تنها به یک چیز اندیشید: خدمت به مردمش.
«شهید رئیسی» و آغاز یک سفر ابدی
اینجا، در نقطهای دوردست که شب با تاریکیاش همهجا را در آغوش گرفته است، بالگرد در دل شعلههای آتش فرو افتاد و آهن و شعله در هم آمیختند، مردی با قلبی پر از اراده و شجاعت، به مقصدی رسید که نه پایان داشت، نه فراموشی. اینک در لحظات آخر نیز، هیچ چیزی نمیتوانست او را از مسیرش منحرف کند، مثل کوهی که در برابر طوفان ایستاده است. هر قطره خونش، گویی از دل خاک برخاست و اینگونه بوده که در دل تاریخ جاودانه شد. اگرچه بدن او در سوز و آتش سوخت، اما روحش هیچگاه دچار آسیب نشد. روح شهید رئیسی که پیش از این در خدمت به مردم بود، در همان لحظات پایانی زندگی دنیایی، در آغوش رحمت خداوند جا گرفت. خاک ایران، که همواره شاهد خون و اشک مردان بزرگ بوده است، اکنون نیز در خود پذیرفت جسدی را که پیش از آن، با خون دل مردمش در هم آمیخته بود.
مردی که یادش برای همیشه در تاریخ خواهد ماند
«شهید رئیسی» تا آخرین لحظات حیات، به هیچ چیز جز رسالتش، مردمش و آرمانهایی که برایشان جان داد، فکر نکرد؛ نه آتش و نه آهن، هیچکدام نمیتوانستند او را از پا درآورند.
او که در زندگیاش در برابر هیچ طوفانی سر فرود نیاورد، حالا در آسمانها به آرامش رسیده بود؛ و وقتی زمین و آسمان در هم پیچیدند، نام او همچنان در دل مردم میدرخشید. نه به عنوان یک مرد، بلکه به عنوان یک نماد؛ نماد شجاعت، عشق و فداکاری. اگر بدنش در آتش سوخت، روحش در دل خاک باقی ماند و یادش همچنان در دلها شعله میکشد، یاد مردی که برای همیشه در تاریخ خواهد ماند.
شهدای پرواز اردیبهشت گلچینی از بهترینها بودند
«شهید رئیسی» در دل آن آتش به معراج رفت، در حالی که نگاهش همیشه به مردم بود، در حالی که تنها آرزویش خدمت بیدریغ به آنان بود. وقتی شعلههای آتش بدن او را به خاکستر تبدیل کرد، نامش در دل خاک باقی ماند، نامی که همچون ستارهای در تاریخ این سرزمین، هرگز نمیسوزد و فراموش نخواهد شد. همراهان او نیز جان خود را فدای مردم کردند، در لحظاتی که ایثار و فداکاری جز نامی بزرگ برایشان باقی نماند. آنها همچون شعلههای نورانی بودند که با درخشش جانشان زمین را روشن ساختند و با شهادتشان پرچم افتخار این سرزمین را برافراشتند.
«شهید رئیسی» و همرزمانش، همه در این سفر معنوی به معراج پر کشیدند، اما یاد و نامشان همیشه در دل مردم باقی خواهد ماند. همانطور که خاک ایران هیچگاه فراموش نمیکند کسانی را که جان خود را در راه وطن فدای کردند، تاریخ نیز هرگز فراموش نخواهد کرد که مردانی بزرگ در این سرزمین، جان خود را فدای عشق و خدمت کردند.
آری، خاک ایران همیشه شاهد عاشقان بیمنت بوده است، این بار هم در آغوش خود، گوهری دیگر را پذیرفت. شاید بدن او در شعلههای آتش در هم تنیده شد، اما یاد و نامش همچنان در دلهای مردم، به مانند آتش درون، روشن ماند. در لحظات آخر، نگاهش تنها به سوی خدا بود، همچون قاصدی که برای رسیدن به مقصد، هیچ مانعی را برنمیتابد.
«شهید رئیسی» به ما یاد داد که تنها نیروی واقعی، عشق به انسانهاست. خونهایش در خاک و آسمان ایران فشرده شد و پرچم افتخار این سرزمین در دست کسانی قرار گرفت که همچنان وفادار به آرمانهای بزرگ بودند. شهید رئیسی در آن سفر معنوی، همچون ستارهای که در شب تیره آسمان میدرخشد، به اوج خود رسید. او نه تنها در دل خاک، بلکه در دل تاریخ ایران همچنان باقی خواهد ماند. یادش، همچنان، چون شعلهای در دلهای ما خواهد سوخت، به مانند آتشی که هیچگاه خاموش نمیشود.
«شهید رئیسی» و آنچه که از او در سفرهای استانی در خاطرهها ماند
به فرموده مقام عظمای ولایت، ویژگی اصلی این شهید بزرگوار، خستگیناپذیری بود که در سفرهای استانی برای همه ملموس بود.
«شهید آیتالله رئیسی» با تقوا، اخلاص، سادگی و ولایت مداری که داشت، در بین مردم حضور مییافت و با همه گروههای سیاسی و غیر سیاسی و با نگاههای مختلف نشست و برخاست داشت.
یکی دیگر از ویژگیهای «شهید رئیسی»، عشق خدمت به مردم بود، آن چیزی که از اول حضور ایشان در قوای مختلف، قوه قضائیه، تولیت آستان قدس رضوی و ریاست جمهوری دیده شد.
در سفرهای استانی رئیس جمهور به استان کرمان مصوبات مختلفی در حوزههای مختلف برای حل مشکلات مردم داشت که مسائل فرهنگی به خوبی دیده شد. پیگیر نامههای مردمی بودند و تاکید داشتند که نامههای مردم یک به یک بررسی و جواب داده شوند.
«آیت الله رئیسی» در سفرهای استانی، مصوبات دور قبل سفر را بررسی میکردند و از استاندار گزارش وضعیت میخواستند.
روحیه جهادی شهید رئیسی و تبدیل ایران به کارگاه سازندگی و عمرانی
اگرچه در آغاز کار دولت سیزدهم، در حوزههای اقتصادی، سیاسی و بهداشتی شرایط مناسب نبود، تورم ۶۰ درصدی، پشتکردن بخشی از مردم از صندوقهای رأی، فروش کم نفت، ارتباط تیره و تار با همسایگان و جانباختن روزانه بیش از ۷۰۰ نفر بر اثر کرونا از جمله این موارد بود، اما رئیس جمهور شهید، مرد انجام کارهای جهادی و تصمیمهایی بود که روی کاغذ امکان انجام آنها سخت و دشوار بود.
همین روحیه جهادی این شهید، کشور و استان را تبدیل به کارگاه سازندگی و عمرانی کرده بود و اقدامات بینظیری را طی این تقریباً سه سال ریاستجمهوری انجام داد.
«شهید رئیسی» عاشق شهادت بود و برای شهادت دعا میکرد؛ اتصال او با شهید سلیمانی مقدمه همین خواست ایشان بود که خدا دعای او را مستجاب کرد.
ره آورد سفر «شهید رئیسی» به استان کرمان
سی و یکمین و آخرین مقصد از دور اول سفرهای استانی «آیت الله رئیسی» رئیس جمهور شهید کشورمان در تاریخ ۲۰ مرداد ۱۴۰۱ به استان کرمان بود، در دور اول سفر رئیس جمهور شهید به کرمان، صد طرح مختلف افتتاح و اجرا شد.
به گفته وحیدی رئیس سازمان مدیریت و برنامه ریزی استان کرمان، در این سفر در مجموع ۲۹۵ مصوبه با حجم سرمایهگذاری حدود ۳۷ هزار میلیارد تومان مصوب شد که ۵۰ درصد مصوبهها ماهیت مجوز داشتند.
وی افزود: در مجموع بیش از ۲۲ هزار میلیارد از منابع مختلف به این مصوبات اختصاص داده شد و حدود ۱۰۰ پروژه افتتاح شدند و یا دارای پیشرفت فیزیکی بالایی هستند.
وحیدی، آبرسانی به شهرهای مختلف، افتتاح تالار مرکزی استان، بهره برداری از ساختمان مرکز مدیریت و کنترل حوادث استان، ساخت خوابگاه دانشجویی رفسنجان و پروژههای بخش بهداشت و درمان را از مهمترین پروژهها افتتاح شده دانست.
همچنین در استان کرمان قریب ۴۰ هزار میلیارد تومان پروژه آماده بهرهبرداری و مقرر بود در خردادماه رئیس جمهور برای افتتاح این پروژهها به کرمان سفر کنند که این مهم تبدیل به یک حسرت بزرگ شد.
پایان قصه حضورِ افسانهای در شهر
در دل شب، وقتی که تمام شهر به خوابی مشوش رفته بود و سکوتی سنگین و غم بار همه جا را فرا گرفته بود، نسیمی ملایم از میان کوچههای تاریک گذشت. در این شب سیاه، پرندهای زیبا با پرهای سفید خود در آسمان میرقصید. بالهایش در برابر باد مقاومت میکرد، اما هیچگاه از حرکت نمیایستاد.
او رهبری فروتن و خستگی ناپذیر بود که همیشه با شجاعت به جلو حرکت میکرد، حتی در دنیای تاریکی که اطرافش را فراگرفته بود، در میان آتش و دود، در برابر تمام چالشها، در کنار یارانش ایستاده بود.
آن لحظه، زمان برای همه متوقف شد. آتش بالگرد همه جا را روشن کرد و شهید رئیسی و همراهانش در میان خون و شعلههای آتش بودند. در آن لحظه، هیچ چیزی جز احساس تعلق به وطن و تعهد به آرمانها باقی نمانده بود. شاید بدنی در آتش سوخت، اما روحشان در آسمانها به پرواز درآمد. در آن لحظه، آنها نه تنها جسم خود را فدای آرمانها کردند، بلکه روحشان در یک اتحاد نهایی به آزادی پیوست؛ و آتش بالگرد نه پایان، بلکه آغاز سفری دیگر بود. روح رئیسی و همراهانش به آسمانها پر کشید و در دل تاریخ جایی ابدی پیدا کرد.
امروز یاد «شهدای خدمت» در دل مردم ایران باقی است و آنها همچنان در قلبها، قصهها، اشعار، و در خاطرهها، زنده خواهند بود؛ همچون نسیمی لطیف در دل شبها خواهند وزید و همیشه در آسمانها بال خواهند زد.
حرف آخر ...
آیتالله سید ابراهیم رئیسی، حقیقتاً الگوی یک رئیسجمهور در تراز انقلاب اسلامی بود؛ مردی که در دل مردم جای داشت و با قلبی بیآلایش، جان خود را فدای آرمانهای عالی کرد. زندگی و شهادت او به ما آموخت که بزرگترین افتخار، خدمت به مردم است و حقیقتاً راه او، راهی است که باید از آن پیروی کرد.