شواهد و قراین موید آن است که علیرغم برخی از اقدامات نمایشی ضداسرائیلی ترکیه در حوزههای مختلف؛ ترکیه «بشدت و بسرعت» در حال اجرای طرحهای فتنه انگیز جبهه آنگلوساکسونی در پهنه غرب آسیا و اوراسیا میباشد
در نهایت میتوان گفت که این رزمایش تأثیر عمیقی بر معادلات منطقهای دارد و چندقطبیسازی فضای پس از فروپاشی شوروی را شتاب میبخشد. ادامه این روند تنشها با روسیه و ایران و ارمنستان تشدید و به درگیریهای نیابتی در قفقاز و آسیای مرکزی دامن بزند.
شیعهزدایی از تاریخ و فرهنگ مردم جمهوری آذربایجان تحت حاکمیت علیاف میراثی از تفرقه و سرکوب دولت انگلستان است. این روند نه تنها هویت شیعی آذربایجان را تهدید میکند، بلکه ثبات منطقه را نیز به خطر میاندازد.
«مجتبی دمیرچیلو» با اشاره به اینکه در خصوص مداخلات نیروهای فرامرزی، تجربه نشان میدهد که هر چه بیشتر از این مداخلات جلوگیری شود، وضعیت بهتر خواهد بود، گفت: به عنوان مثال، مسئله قره باغ، تا زمانی که نیروهای خارج از منطقه دخالت میکردند، مناقشه حل نمیشد.
علیاف و پاشینیان بیانیه مشترکی با هفت بند امضا کردند که صرفاً عبارات کلی درباره آیندهای صلحآمیز برای مردم دو کشور بود اما این بیانیه بیش از آنکه روند صلح را مدنظر داشته باشد بازیهای ژئوپلتیکی میان قدرتهای بزرگ را نشانه گرفته.
ساخت کریدور ارس، یک ضرورت راهبردی برای ایران است. این پروژه، ایران را از تحولات ژئوپلتیکی قفقاز دور نگه میدارد، از عقب ماندن در کریدورهای شرق-غرب جلوگیری میکند و طرحهای شیطنتآمیز ایالات متحده، ترکیه و رژیم صهیونیستی را خنثی مینماید.
اداره مسلمانان قفقاز، تحت مدیریت طولانیمدت اللهشکور پاشازاده، به جای حمایت از تشیع در آذربایجان، به ابزاری برای مهار آن و ترویج نسخهای تحریفشده از اسلام تبدیل شده است. این اداره با نزدیکی به رژیم صهیونیستی و سکوت در برابر سرکوب شیعیان، و همچنین حمایت از گروههای نورچی و سلفی، هویت دینی مردم را تضعیف کرده و زمینهساز تنشهای منطقهای شده است.