آشنایی باپیرغلامان ادب حسینی؛

مثنوی/ چنگ دل آهنگ دلکش می‌زند

عشق به أباعبدالله (ع) کوچک و بزرگ نمی‌شناسد. هر کس با هر روش و منشی پای در میدان ارادت می‌نهد تا بزم عاشقان هرچه پر شور و شعور‌تر برپا گردد. در این میدان اما، شاعران نقشی بی‌بدیل داشته و دارند.

به گزارش مجله شبانه باشگاه خبرنگاران؛  استاد محمد‌علی مجاهدی متخلص به پروانه، در بهار سال 1322 در قم و در خانواده‌ای به معنای واقعی کلمه «روحانی» به دنیا آمد. او بیش از چهل سال است که در وادی شعر آئینی قلم زده و در مسیر احیای معارف عرفانی و اسلامی گام برداشته است و می‌توان گفت، دستاورد این سال‌ها بیش از چهل اثر است در اختیار پژوهشگران ادبیات آئینی قرار داده است. در ادامه یکی از معروفترین سروده های عاشورایی ایشان از نظرتان می گذرد. سروده ای که مداح معروف آقای کویتی پور هم بخشی از آن را زمزمه کرده است.

چنگ دل آهنگ دلکش می‌زند
ناله ی عشق است و آتش می‌زند

قصه ی دل، دلکش است و خواندنی است
تا ابد این عشق و این دل ماندنی است

مرکز درد است و کانون شرار
شعله ساز و شعله‌سوز و شعله‌ کار

خفته یک صحرا جنون در چنگ او
یک نیستان ناله در آهنگ او

ناله را گه زیر و گه بم می‌کند
خرمنی آتش فراهم می‌کند

در دل من داغ‌ها از لاله‌هاست
همچو نی در بند بندش ناله‌هاست

با خیال لاله‌ها صحرا نورد
راه می‌پوید ولی با پای درد

می‌رود تا سرزمین عشق و خون
تا ببیند حالشان چون ست، چون؟

گفت: ای در خون تپیده کیستی؟
تو حبیب ابن مظاهر نیستی؟!

گفت: آری من حبیبم، من حبیب
برده از خوان تجلی‌ها نصیب

گفت: با آن والی ملک وجود
حکمران عالم غیب و شهود:

تو حسینی، من حسینی مشربم
عشق پرورده ست در این مکتبم

تو امیری، من غلام پیر تو
خار این گلزار و دامن‌گیر تو

از خدا در تو «مظاهر» دیده‌ام
من خدا را در تو ظاهر دیده‌ام

گر «حبیبی» تو، بگو من کیستم؟
تو حبیب عالمی، من نیستم!

عاشقان را یک حبیب است و تویی
از میان بردار آخر این دویی

رخصتش داد آن حبیب عالمین
سرور سرخیل مظلومان، حسین (ع)

کرد آن سر حلقه ی اهل یقین
دست غیرت را برون از آستین

دید محشر را چو در بالای خون
زورق خود راند در دریای خون

در تنش یک باغ خون گل کرده بود
در بهار او، جنون گل کرده بود

برای مشاهده مجله شبانه اینجا کلیک کنید
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار