گروه فرهنگی
باشگاه خبرنگاران؛ جشنواره فجر- قبل از اینکه بحث جوایز آن مهم باشد- به عنوان جامعترین نمایشگاه فیلمهای ایرانی حائز اهمیت است.
استراتژی مدیران دولتی سینما در قسمت عمدهای از ادوار گذشته این بوده است که توسط فستیوال فجر سینمای ایران برای مخاطبان ایرانی تبلیغ شود و نیز از این طریق با فرمولی نسبتا نرم به سینماگران کشور جهت دهیهای لازم انجام بگیرد.
اما متصدیان امر از دوره چهاردهم جشنواره فجر به این سو (یعنی سال 1374) بخش بینالملل را هم به این آیین اضافه کردند.
طی این سالها کارگردانان بزرگی مثل: تئوآنجلوپولوس، ساخاروف، کن لوچ و... در این رقابت حضور داشتهاند و حتی نوری بیلگه جیلان، فیلمساز مشهور ترکیهای جزو کشفیات جشنواره فجر به حساب میآید چنانکه این فستیوال قبل از تمام جشنوارههای دیگر دنیا به استعداد او پی برد و مستحق دریافت جایزهاش دانست.
البته از همان سال اول هم برنامهی نمایش فیلمهای خارجی در دستور کار فجر قرار گرفته بود اما این رویکرد در ابتدا بیشتر صبغهی تاریخ سینمایی داشت مثلا در دوره اول مرور فیلمهای نئورئالیستی ایتالیا- که کارگردان اکثر آن آثار مرحوم شده بودند- و در سالهای بعد نیز به همین ترتیب مروری بر آثار دیگر سینماهای دنیا برگزار شد.
اما بخش بینالمللی جشنواره فیلم فجر قرار بود حدیث دیگری باشد که چند سالی هم خوب پیش رفت و پای تعدادی از هنرمندان بزرگ را همراه با آثارشان به ایران باز کرد که چند مورد از آنها در بالا مورد اشاره قرار گرفتند اما طی هشت سال گذشته این روند ابتدا کُند، سپس متوقف و در نهایت دچار عقب گرد شد.
در این باره به خصوص باید به دوره "شمق درعقرب" سینمای ایران اشاره کرد؛ در این دوره جنبه بینالمللی فجر تبدیل شده بود به سمینار خود پسندانهای که عوض جهتدهی به هر نوع عمل موثر (توسط تولید آثار جذاب) مرتب شعار میداد و علیه زیر و بم سینمای جهان بیانیه صادر میکرد.
حالا اما دولت عوض شده و سیاستهای فرهنگی هم قرار است تغییرات محسوسی نشان دهند.
حالا که مسئولین دولتی میخواهند از سینما غیر از بهرههای فرهنگی و اقتصادی، بهره برداری سیاسی هم بشود و نام این کار را دیپلماسی فرهنگی گذاشتهاند باید به بخش بینالملل جشنواره فجر هم توجه ویژهای صورت بگیرد.
این چندان معقول نیست که ما به هرکدام از جشنوارههای خارجی به چشم یک فرصت برای دیپلماسی فرهنگی نگاه کنیم در حالی که در دیپلماسی (بالانس) بین دو طرف خیلی مهم است و ما در فستیوال داخلی خودمان وزنه چندانی برای بالانس با مراسمهای آنان نداریم.
حالا که رئیس جدید سازمان سینمایی روی حضور فیلمهای ایرانی در جشنوارههای خارجی این چنین تأکید دارند و حتی شغل قبلی ایشان رسما فعالیت در عرصه دیپلماسی فرهنگی بوده، لازم است مقدمات یک بازی برد برد در عرصه مبادلات سینمای ایران جهان فراهم شود و ما آنگاه خواهیم توانست با دل غرس سراغ گفتگو با جهان از طریق فستیوالهای فیلم برویم و بدانیم که اگر چیزی نبردیم لااقل چیزی هم نخواهیم باخت.
به این ترتیب تا بخش بینالملل فستیوال فجر قوی نشده صلاح نیست که فیلمهای ایرانی هم به جشنوارهای خارجی بروند.
صفیر سفرای فرهنگی ما در خارج از مرزها هنوز شنیده نشده چون سیمرغ ما هنوز بالی برای پرواز در آسمان خارج از وطن باز نکرده است و فعلا مثل مرغ خانگی روی دو پا در حیات خلوت داخلی قدم میزند.
میلاد جلیل زاده انتهای پیام/