معنای ضرب المثل برای خوردن سپهسالار، برای دعوا بنه پا

در گزارش زیر به مفهوم ضرب المثل برای خوردن سپهسالار، برای دعوا بنه پا پرداخته‌ایم.

به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، این مثل در مورد کسی گفته می‌شود که همیشه شانه از زیر هر نوع کار و مسئولیتی خالی کند و در عوض پر توقع و ناراضی باشد و منافعش را بیش از دیگران در نظر بگیرد.

می‌گویند دو برادر بودند که همیشه و همه اوقات حتی در سفر هم با هم بودند. چون در قدیم دزد سر گردنه زیاد بود، در سفر‌ها عده‌ای جلو می‌رفتند و جاده و گردونه را می‌پاییدند و راه را برای کاروان باز می‌کردند تا مسافر‌ها با خیال راحت به راهشان ادامه دهند. اما بشنوید از این دو برادر.

برادر بزرگتر که همیشه ادعای برتری و آقایی می‌کرد، وقتی به گردنه یا محل نا امنی می‌رسیدند به برادر کوچکتر می‌گفت: «برادر! تو ماشاءالله جوانی و پرزور، برو جلو مواظب باش، من هم اینجا پهلوی بار و بنه‌ها می‌مانم و بنه پایی می‌کنم تابرگردی.» و به این ترتیب برادر بیچاره را همیشه به استقبال خطر می‌فرستاد و خودش از تیررس راهزنان در امان می‌ماند. هنگامی که متوجه می‌شد خبری از دزدان نیست و راه، امن و امان است، با کبکبه و دبدبه و سر و صدا دستور می‌داد: «همین جا بار بیندازید.» و چنان وانمود می‌کرد که یکه بزن دوران است.

وقت خورد و خوراک هم که می‌شد، سینه را جلو می‌انداخت و می‌گفت: «یالا غذا را بیارین دلم از گرسنگی داره میره. دیگه خسته شدم. این چه وضعیه؟ یالا جُم بخورین بی عرضه ها، بی خاصیتها.

از صبح تا عصر زحمت می‌کشم و از همه مواظبت می‌کنم. اما شما همه اش کارتان خوردن و خوابیدن است.» و با گفتن این جملات و سرو صدا راه انداختن از همه پُرتَر می‌خورد و کمتر می‌دوید. دیگران هم که او راشناخته بودند می‌گفتن: «برای خوردن، سپهسالار است برای دعوا بُنه پا.»

منبع: خبرگزاری صدا و سیما

انتهای پیام/

 

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار