اگرچه مغز در هر سنی نورون‌های ‌جدید تولید می‌کند، میزان این تولید در مغز نوجوانان چهار تا پنج برابر مغز بزرگ‌سالان است.

باشگاه خبرنگاران جوان - نات دختر سیزده‌ساله‌ای بود که مادرش با نگرانی پیش من آمد. گفت دخترش کنترل هیجاناتش را از دست داده و با هر اتفاق کوچکی حالش خراب می‌شود؛ گریه می‌کند، در خودش فرومی‌رود، به هم می‌ریزد و گاهی هم بی‌صدا به یک نقطه خیره می‌مانَد و بعد ناگهان می‌زند زیر گریه.

گفتم «برایش خیلی ناراحت شدم. خیلی سخت است که آدم حالش این‌طور خراب شود، اما شرایط برای بچه‌ها وقتی بدتر می‌شود که نمی‌توانند سر دربیاورند که چه اتفاقی دارد برایشان می‌افتد. آنچه می‌توانم دراین‌باره به تو بگویم و شاید تو هم بخواهی آن را به نات بگویی این است: به‌هم‌ریختگیِ او دست‌پخت مغزِ بی‌قوارۀ جدید اوست».

اگر می‌توانستیم گشتی در مغز نوجوان شما بزنیم، می‌دیدیم که پروژۀ سیم‌کشیِ مجدد عظیمی آنجا در جریان است. فرایند تبدیل مغز کودک به مغز بزرگ‌سال مستلزم اضافه‌شدن تعداد بسیار زیادی سلول عصبی یا نورون است. نورون‌ها سلول‌هایی بسیار تخصصی هستند که اطلاعات را در سرتاسر مغز و بدن جابه‌جا می‌کنند.

اگرچه مغز در هر سنی نورون‌های ‌جدید تولید می‌کند، میزان این تولید در مغز نوجوانان چهار تا پنج برابر مغز بزرگ‌سالان است. درست در همان زمان که مغز نوجوان سرگرم تشکیل نورون‌های جدید است، از آن سو نورون‌های کمتر استفاده‌شده را هم حذف می‌کند که به این فرایند اصطلاحاً «هَرَس‌کردن» می‌گویند و مغز این کارها را با سرعتی انجام می‌دهد که در هیچ دورۀ دیگری از زندگی نظیر ندارد.

اما والدین و نوجوانان باید بدانند که این نوسازیِ عصب‌شناختی در نقاط مختلف مغز به‌طور یکنواخت اتفاق نمی‌افتد. این تغییرات ابتدا در نواحی پایین‌تر و، از نظر تکاملی، قدیمی‌ترِ مغز اتفاق می‌افتد و سپس به‌سمت نواحی بالاتر و پیچیده‌تر می‌رود.

یکی از اولین مناطقی که ارتقا می‌یابد دستگاه لیمبیک یا کناره‌ای است. دستگاه لیمبیک، که در اعماق مغز جای گرفته، محل قرارگیری آمیگدال یا بادامه است. آمیگدال ساختاری است که وظیفۀ ارزیابی اطلاعات ورودی و تولید هیجانات را بر عهده دارد.

پروژۀ نوسازی در ادامۀ کارِ خود سراغ ناحیۀ پیش‌پیشانیِ مغز می رود. این ناحیه مسئولیت کارهایی مثل برنامه‌ریزی، تصمیم‌گیری و حفظ نگاه واقع‌بینانه را بر عهده دارد. اگرچه بخش عمده ای از بلوغ مغز در طول سال‌های نوجوانی حاصل می‌شود، اما ممکن است این مرحلۀ پایانی تا سن بیست‌وچهارسالگی کامل نشود.

وقتی برای مغز نات از اصطلاح «بی قواره» استفاده کردم، می‌خواستم این مفهوم را برسانم که رشد طبیعی مغز ماهیتی ناهم‌تراز دارد. مراکز هیجانی در مغز آن دختر سیزده‌ساله به‌تازگی تقویت شده‌اند، اما مراکز مرتبط با حفظ نگاه واقع‌بینانه هنوز سال‌ها با رسیدن به پختگی نهایی فاصله دارند. بنابراین مراکز هیجانی مغز او می‌توانند به‌راحتی مراکز مربوط به حفظ نگاه واقع‌بینانه را از دور خارج کنند.

وقوع این تحول عصب‌شناختیِ غیریکنواخت در نوجوانانی مثل نات شرایطی را ایجاد می‌کند که به‌آسانی می‌تواند حال هیجانی آن‌ها را «خراب» کند. به مادر نات گفتم «خبر خوب اینکه این مازادِ توان هیجانی نات خیلی زود فروکش خواهد کرد. هم پژوهش‌ها و هم تجربۀ بالینی من نشان می‌دهد که شدت هیجانات در حدود ۱۳ یا ۱۴ سالگی به اوج خودش می رسد و ازآن‌پس به‌آهستگی رو به کاهش می‌رود».

به او گفتم یکی از چیزهایی که همیشه آزارم می‌دهد این است که می‌بینم مردم، با گفتن این جمله که مغز نوجوان هنوز کامل رشد نکرده، نوجوان را کاملاً نادیده می‌گیرند. اگرچه این حرف از نظر فنی درست است، اما غیرممکن است کسی آثار هنری، برنامه‌های کامپیوتری، موسیقی یا مقالات دانش‌آموزان سال سوم دبیرستان را ببیند و آن را محصول یک مغز بسیار رشدیافته نداند.

منبع: ترجمان علوم انسانی

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.