باشگاه خبرنگاران جوان - ایمان بدون همسایهداری، خانهایست بدون پی. اهلبیت علیهم السلام با هر داستان و هر سخن، این را گفتهاند که همسایه فقط همسقف یا همکوچه نیست؛ همقلب است.
میگویند آن روز صبح، پیامبر صل الله علیه و آله و سلم آرامتر از همیشه از خانه بیرون آمد؛ انگار اندوهی پنهان در نگاهش موج میزد. اصحاب هنوز پرسشی نپرسیده بودند که فرمود: «جبرئیل دوباره آمد… و باز هم درباره همسایه سفارش کرد؛ آنقدر که گمان بردم همسایه در ارث شریک خواهد شد.»حرف کوتاه بود و تکاندهنده؛ مثل نسیمی که یکباره درِ خانه آدم را باز میکند و چیزی را که همیشه جلوی چشم بوده تازه نشان میدهد.
زنِ نمازخوان و صدای دیواربهدیوار
در کتابهای کهن شیعه حکایتی آمده: زنی بود بسیار اهل نماز؛ رکعتها زیاد، سجدهها طولانی. اما خانهاش که میرسیدی، زبانش مثل سیلی پنهان، همسایه را زخمی میکرد. شکایت بالا گرفت و خبر به رسول خدا صل الله علیه و اله و سلم رسید. فرمود: «هیچ خیری در او نیست؛ این عبادت از درِ خانهاش که بیرون میرود جان ندارد.»جمله کوتاه پیامبر شبیه قفل بود بر درِ فهم ما: اگر همسایه از دستت در امان نباشد، عبادتت ریشه نگرفته است.
امیرالمؤمنین علیه السلام و وصیتی که بر دوش شهر مانده
سالها بعد، در کوفه، امیرالمؤمنین علیه السلام بر منبر ایستاد. صدای او که در مسجد میپیچید، مردم را وادار میکرد مکث کنند. گفت: «خدا را خدا را درباره همسایگانتان؛ که آنان وصیت پیامبرتاناند.»جمله را طوری ادا کرد که انگار وصیت، یک کلمه نیست؛ بار سنگینیست روی شانههای آدمها. شهری که وصیت پیامبر را پاس ندارد، دیوارهایش هم از درون فرو میریزد.
خانههایی که دیوار به دیوار معنا دارند
امام صادق علیه السلام بعدها از جزئیاتی گفت که نشان میداد همسایهداری فقط لبخند زدن و سلام کردن نیست. گفت: «حق همسایه این است که بنای خانهات را چنان بالا نبری که نور خانه او را ببندی. بوی غذایت آزارش ندهد. در تنگی دستش را بفشاری و بیخیال رنجش نمانی.در این روایتها، همسایه حکم آیینه دارد؛ آیینهای که اگر لکهدار بماند، چهره ایمان ما هم کدر میشود.
حضرت علی علیه السلام و همراهی تا سرِ کوچهای دورتر
روزی امام علیه السلام با مردی یهودی هممسیر شد. وقتی راهشان از هم جدا میشد، امام باز هم چند قدم با او همراه رفت. مرد حیران پرسید چرا؟ علی علیه السلام ساده و آرام گفت: «این از تمام حقوق همسایه است.»در این روایت، مرزها رنگ میبازند؛ همسایه بودن به دین و قبیله و لباس نیست. یک نسبت انسانیست که به احترام زنده میماند.
هشدار امام صادق علیه السلام: اگر همسایهات از تو آرامش نگیرد ...
در حدیثی دیگر، امام صادق علیه السلام حرف را بیپرده زد: «کسی که با همسایهاش خوشرفتاری نکند، از ما نیست.»شدت جمله مثل این است که کسی در کوچه تاریک صدایت کند و بگوید: مراقب باش، این راه به خانه ما نمیرسد.
و این همه روایت، یک نشانی دارد
وقتی روایتها کنار هم مینشینند، تصویر واضح میشود: ایمان بدون همسایهداری، خانهایست بدون پی. اهلبیت علیهم السلام با هر داستان و هر سخن، این را گفتهاند که همسایه فقط همسقف یا همکوچه نیست؛ همقلب است. آرامش او سهمی از دینداری ماست.و شهر اگر هزار قانون هم داشته باشد اما به حریم همسایه حساس نباشد، بیآنکه بفهمیم از دلش ایمان میریزد. و آدمی اگر هزار عبادت کند اما دیوارش سایه سنگینی بر خانه دیگری بیندازد، سهمش از نور کم میشود.
منبع: فارس