مشهد؛

"هفت تیرهای چوبی" فیلمی نقادانه در ستایش سینما

برداشت کوتاه این هفته با اکران فیلم "هفت تیرهای چوبی" به ستایش سینما همزمان با انتقاد از رسانه برخواست و بر قدرت تاثیرگذاری رسانه بر فرهنگ تاکید کرد.

به گزارش خبرنگار گروه استانهای باشگاه خبرنگاران جوان از مشهد، برداشت کوتاه این هفته گذری به تاریخ سینمای کوتاه ایران داشت و فیلم نیمه بلند "هفت تیرهای چوبی" ساخته شاپور قریب محصول 1354 را به نمایش گذاشت.

این فیلم که از تولیدات فاخر کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان است، جزو آثار ماندگار کانون است که موسیقی آن نیز جزو آثار ماندگار کودک شد. داستان این فیلم به زندگی پسربچه هایی می گذرد که تنها سرگرمی شان تردد در ایستگاه راه آهن و بازی با لوکوموتیو هاست در حالیکه آرزو دارند سفری به تهران داشته و این شهر آرزوها را ببینند و حتی در تصوراتشان در سفر به تهران به سینما می روند و فیلم می بینند.

داستان فیلم با بازی گوشی بچه ها تا آنجا پیش می رود که رئیس ایستگاه راه آهن تلویزیون می خرد و پس از آن کلیه ساکنان محل هر شب برای دیدن برنامه های تلویزیون به منزل او می روند و ماجراهای اصلی و اکشن فیلم برای دیدن تلویزیون رقم می خورد.

مهدی رضایی با بیان اینکه فیلمساز در این فیلم قواعد داستانگویی همچون تقابل دو نیروی خیر و شر را در قالب دو شخصیت علی و مرتضی به تصویر کشیده است،‌گفت: نگاه فیلمساز در این فیلم هرچند منتقدانه است، بدبینانه نیست و در ستایش سینماست.

وی تاکید کرد: استفاده از ژانر اکشن و وسترن و حتی ملودرام در این فیلم به نوعی ستایش سینمای رایج آن روزهاست.

این استاد دانشگاه با بیان اینکه تقابل دو سکانس ابتدایی و انتهایی این فیلم به نوعی به سیر تاثیرگذاری تلویزیون بر زندگی فردی و اجتماعی اشاره می کند، گفت: در سکانس های ابتدایی این فیلم مادربزرگ محور خانواده است و برای بچه ها قصه می گوید اما در سکانس پایانی همه مشغول تماشای تلویزیون هستند درحالیکه مادربزرگ در کنار جمع پشت به تلویزیون نشسته است.

رضایی به ملودرام داستان که رابطه عاطفی میان علی و پری، دختر رئیس ایستگاه راه آهن است اشاره کرد و افزود: حتی این رابطه عاطفی در اثر تماشای فیلمهای تلویزیون شکل می گیرد و هرچند در صحنه های فیلم از سوی کانون حذف شده است اما در برخی صحنه ها از جمله پیشنهاد ربودن پری و مخالفت علی کاملا مشهود است.

وی تاکید کرد: ملودرام داستان آنقدر قوی است که پری را عامل تحریک شخصیت منفی ولی جذاب علی توصیف می کند.

این منتقد سینما بازی روان و طبیعی بچه ها در فیلم بویژه سکانس دوئل را بسیار تاثیرگذار و جذاب توصیف و تصریح کرد: بازی بچه ها آنقدر قابل باور است که در فیلمهای بعدی کودک و نوجوان و حتی برنامه های کودک دهه 60 نیز استفاده از این طرح و تم مشاهده می شود.

رضایی با اشاره به اینکه فیلمهای تولید کانون همیشه جنبه آموزشی داشته اند، گفت: این فیلم دارای نکات بسیار ظریفی است و کاملا غیرمستقیم از پدیده ای به نام تلویزیون و رسانه انتقاد کرده و در حالیکه آن را می پذیرد، به اثرات منفی آن نیز اشاره می کند.

علی جعفری، ‌منتقد سینما نیز در این نشست با بیان اینکه هفت تیرهای چوبی می خواهد ورود تلویزیون و رسانه به یک جامعه بسته وابسته به سنتها را نشان دهد که دچار تحول و تغییر در شکل و فرم می شود، گفت: در اثر این تغییرات سبک زندگی افراد نیز دستخوش تحول می شود بگونه ای که فرهنگ مردم آن منطقه حتی در نوع پوشش، اسباب بازی و حتی زمان بندی برنامه های روزانه از جمله غذاخوردن نیز تغییر می کند.

وی با تاکید بر اینکه فرهنگ از طریق تلویزیون رسوخ کرده و خود را به جامعه تحمیل می کند، افزود: اگرچه فرهنگ خود را تحمیل کرده است، جامعه نیز این فرهنگ تحمیلی را می پذیرد و حتی به آن وابسته نیز می شود.

فقیر و غنی در جامعه طبقاتی به یک نقطه می رسند!

در بخش دیگری از این نشست فیلم کوتاه دور از منطقه شانزدهم محصول 2006 فرانسه به نمایش درآمد. این فیلم که یکی از اپیزودهای مجموعه 18 اپیزودی "پاریس؛ دوستت دارم" است، داستان زنی مهاجر است که برای تامین مخارج زندگی مجبور است نوزاد خود را به مهدکودک بسپارد تا در منطقه شانزدهم پاریس نوزاد یک خانواده ثروتمند را پرستاری کند.

رضایی درباره این فیلم 5 دقیقه ای گفت: این فیلم نگاهی انتقادی به مساله مهاجرت دارد و با تاکید بر تضاد طبقاتی در جامعه پاریس مفهومی فراتر ازین را به نمایش در می آورد و آن اینکه در این جامعه نه انسان فقیر می تواند از کودک خود نگهداری کند و نه انسان ثروتمند!

وی تاکید کرد: نتیجه جامعه طبقاتی فرانسه این است که غنی و فقیر به یک نتیجه می رسند هرچند دلایل و راه های رسیدن به هدف یکی نباشد. این استاد دانشگاه استفاده از لالایی واحد برای ساکت کردن دو نوزاد توسط مادر را نشان محبت توصیف و تصریح کرد: حتی اگر استفاده از لالایی را نشانه محبت پرستار به کودک بدانیم اما فیلمساز با استفاده از عناصر بصری نظیر استفاده از عمق میدان در دو صحنه از فیلم با موضوع واحد، به خوبی توانسته فاصله عاطفی میان مادر و نوزاد و پرستار و نوزاد را به تصویر بکشد؛ مساله ای که به خوبی گسست عاطفی در جامعه چند ملیتی فرانسه را نشان می دهد.

رضایی به نبود مرد در خانواده در این جامعه اشاره کرد و افزود: این مساله نیز بیانگر وجه اشتراک این جامعه طبقاتی میان فقیر و غنی است که هر دو از وجود مرد خانواده بی بهره اند و مجبورند بدون حضور او زندگی را اداره کنند.

جعفری نیز در ادامه گفت: استفاده از رنگ آبی صبحگاهی در سکانس آغازین فیلم و شتاب افراد برای رسیدن به محل کار بیانگر سردی روابط میان انسانهاست و تلخی نگاه فیلمساز و شکاف طبقاتی را نشان می دهد.

وی تاکید کرد: فیلمساز در فیلم 5 دقیقه ای خود به خوبی توانسته این مساله را به تصویر بکشد که انسانها با آنچه می خواهند باشند، فاصله دارند.

انتهای پیامگ//

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.